معنی فارسی accessible
B2قابل دسترسی، به معنای اینکه چیزی برای استفاده یا فهم آسان باشد.
Easily reached, entered, or understood.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موزه ورودیهای قابل دسترسی برای بازدیدکنندگان معلول دارد.
مثال:
The museum has accessible entrances for disabled visitors.
معنی(example):
اطلاعات به زبان واضح و قابل دسترسی نوشته شده بود.
مثال:
The information was written in clear and accessible language.
معنی فارسی کلمه accessible
:
قابل دسترسی، به معنای اینکه چیزی برای استفاده یا فهم آسان باشد.