معنی فارسی syl
سیلاب، واحدی از گفتار که میتواند شامل یک یا چند حرف باشد و در گفتار به صورت مستقل تلفظ میشود.
example
معنی(example):
کلمه 'موز' دارای سه سیلاب است.
مثال:
The word 'banana' has three syl-ables.
معنی(example):
آیا میتوانی تعداد سیلابها در 'سیب' را بشماری؟
مثال:
Can you count the syl-ables in 'apple'?
معنی فارسی کلمه syl
:سیلاب، واحدی از گفتار که میتواند شامل یک یا چند حرف باشد و در گفتار به صورت مستقل تلفظ میشود.