معنی فارسی flew

A2 /fluː/

پرواز کردن، به معنای حرکت از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر به وسیله هواپیما یا پرنده.

Past tense of fly; to travel by air.

noun
معنی(noun):

(chiefly plural) The thick, dangling upper lip of certain breeds of dog, or the canine equivalent of the upper lip.

مثال:

The raging hound's flews were twisted upwards in an angry snarl.

example
معنی(example):

او برای تعطیلاتش به پاریس پرواز کرد.

مثال:

She flew to Paris for her vacation.

معنی(example):

سال گذشته، ما به نیویورک پرواز کردیم.

مثال:

Last year, we flew to New York.

معنی فارسی کلمه flew

: معنی flew به فارسی

پرواز کردن، به معنای حرکت از یک نقطه به نقطه‌ای دیگر به وسیله هواپیما یا پرنده.