معنی فارسی skilled

B2 /skɪld/

ماهر و متخصص در یک زمینه خاص.

Having or showing the skill required for a particular task.

  • adjective
مکالمه با هوش مصنوعی اپلیکیشن آموزش زبان با فیلم
adjective
معنی(adjective):

Having or showing skill; skillful.

معنی(adjective):

Requiring special abilities or training.

example
معنی(example):

او یک نجار ماهر است که می‌تواند مبلمان بسازد.

مثال:

She is a skilled carpenter who can make furniture.

معنی(example):

این تیم بسیار ماهر و با تجربه است.

مثال:

The team is highly skilled and experienced.

معنی فارسی کلمه skilled

: معنی skilled به فارسی

ماهر و متخصص در یک زمینه خاص.