معنی فارسی reborn

B1

تولد دوباره، به معنای شروعی تازه یا دگرگونی در زندگی یا موقعیت.

To be born again; to experience a renewal or fresh start.

  • noun
  • adjective
مکالمه با هوش مصنوعی اپلیکیشن آموزش زبان با فیلم
noun
معنی(noun):

A manufactured vinyl doll that has been transformed to resemble a human baby with as much realism as possible.

adjective
معنی(adjective):

Revived or regenerated, especially emotionally or spiritually.

معنی(adjective):

Reincarnated.

example
معنی(example):

پس از یک سفر طولانی، او احساس زندگی دوباره کرد.

مثال:

After a long journey, she felt reborn.

معنی(example):

این پروژه با ایده‌های جدید دوباره زنده شد.

مثال:

The project was reborn with new ideas.

معنی فارسی کلمه reborn

: معنی reborn به فارسی

تولد دوباره، به معنای شروعی تازه یا دگرگونی در زندگی یا موقعیت.