معنی فارسی feudal
C1 [ˈfju.ɾɫ̩]مربوط به نظام اجتماعی و اقتصادی که در آن زمین به شکل خصوصی متعلق به افراد خاص بوده و بر اساس وامها و تعهدات اجتماعی اداره میشود.
Relating to the social and economic system in which land is owned by specific individuals and managed through obligations and vassalage.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, or relating to feudalism.
example
معنی(example):
سیستم فئودالی در اروپا در قرون وسطی رواج داشت.
مثال:
The feudal system was prevalent in medieval Europe.
معنی(example):
در یک جامعه فئودالی، زمین متعلق به اربابان بود و توسط زیر دستها کار میشد.
مثال:
In a feudal society, land was owned by lords and worked by vassals.
معنی فارسی کلمه feudal
:
مربوط به نظام اجتماعی و اقتصادی که در آن زمین به شکل خصوصی متعلق به افراد خاص بوده و بر اساس وامها و تعهدات اجتماعی اداره میشود.