معنی فارسی penn
خودکار: ابزاری برای نوشتن با جوهر
as much of something as could be bought for a penny
general
مثال:
It won't make a
example
معنی(example):
من نامم را با یک خودکار نوشتم.
مثال:
I wrote my name with a pen.
معنی(example):
لطفا خودکار را به من بده.
مثال:
Please pass me the pen.
معنی فارسی کلمه penn
:خودکار: ابزاری برای نوشتن با جوهر