معنی فارسی recreational

B1

مربوط به تفریح و سرگرمی، معمولاً فعالیت‌هایی که در اوقات فراغت انجام می‌شوند.

Related to activities done for enjoyment rather than work.

adjective
معنی(adjective):

For, or relating to, recreation.

example
معنی(example):

آنها یک مرکز تفریحی برای جامعه ساختند.

مثال:

They built a recreational center for the community.

معنی(example):

فعالیت‌های تفریحی مانند شنا و کوهنوردی در اینجا محبوب هستند.

مثال:

Recreational activities like swimming and hiking are popular here.

معنی فارسی کلمه recreational

: معنی recreational به فارسی

مربوط به تفریح و سرگرمی، معمولاً فعالیت‌هایی که در اوقات فراغت انجام می‌شوند.