معنی فارسی aromatic
B1 /æ.ɹəˈmæt.ɪk/عطر و بوی خوش برای مواد مختلف اطلاق می‌شود، به ویژه گیاهان و غذاها.
Having a pleasant and distinctive smell.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A fragrant plant or spice added to a dish to flavour it.
معنی(noun):
Any aromatic compound.
adjective
معنی(adjective):
Fragrant or spicy.
معنی(adjective):
Having a closed ring of alternate single and double bonds with delocalized electrons.
معنی(adjective):
Derived from benzene.
example
معنی(example):
گیاهان معطر بوی خوبی به آشپزخانه دادند.
مثال:
The aromatic herbs filled the kitchen with their scent.
معنی(example):
من صبح‌ها قهوه معطر را دوست دارم.
مثال:
I love aromatic coffee in the morning.
معنی فارسی کلمه aromatic
:
عطر و بوی خوش برای مواد مختلف اطلاق می‌شود، به ویژه گیاهان و غذاها.
