معنی فارسی popsicle
A2 /ˈpɑpsɪkl̩/پاپسیكل، بستنی روی چوب، نوعی دسر یخ زده که معمولاً میوه‌ای است و به صورت چوبی سرو می‌شود.
A frozen dessert made from flavored ice and often served on a stick.
- noun
noun
معنی(noun):
Frozen fruit juice, flavored sugar water or the like, on a stick, of a size to be one serving.
معنی(noun):
Something cold or frozen.
مثال:
Turn up the thermostat! We're all turning into popsicles in here!
example
معنی(example):
من از خوردن پاپسیكل در یک روز گرم لذت می‌برم.
مثال:
I enjoy eating a popsicle on a hot day.
معنی(example):
او یک پاپسیكل از کامیون بستنی خرید.
مثال:
She bought a popsicle from the ice cream truck.
معنی فارسی کلمه popsicle
:
پاپسیكل، بستنی روی چوب، نوعی دسر یخ زده که معمولاً میوه‌ای است و به صورت چوبی سرو می‌شود.
