معنی فارسی celery
A2 /ˈsɛl.ə.ɹi/سبزی ترد سبز رنگ با ساقه‌های بلند که در آشپزی استفاده می‌شود.
A marshland plant in the family Apiaceae that has a tall stalk and is often used in cooking.
- noun
noun
معنی(noun):
A European herb (Apium graveolens) of the carrot family.
معنی(noun):
The stalks of this herb eaten as a vegetable.
معنی(noun):
A yellow-green colour, like that of a celery.
example
معنی(example):
کرفس اغلب در سالادها برای تردی استفاده می‌شود.
مثال:
Celery is often used in salads for crunchiness.
معنی(example):
من دوست دارم کرفس را با کره بادام‌زمینی به عنوان میان‌وعده بخورم.
مثال:
I like to eat celery with peanut butter as a snack.
معنی فارسی کلمه celery
:
سبزی ترد سبز رنگ با ساقه‌های بلند که در آشپزی استفاده می‌شود.
