معنی فارسی abbreviated

B2

به فرم کوتاه‌شده یا مختصرشده یک کلمه یا عبارت اشاره دارد.

Shortened, made shorter than the original.

example
معنی(example):

گزارش به یک نسخه مختصر تبدیل شد.

مثال:

The report was shortened to an abbreviated version.

معنی(example):

او یک لیست مختصری از شرکت‌کنندگان جلسه ارائه داد.

مثال:

He provided an abbreviated list of the meeting attendees.

معنی فارسی کلمه abbreviated

: معنی abbreviated به فارسی

به فرم کوتاه‌شده یا مختصرشده یک کلمه یا عبارت اشاره دارد.