معنی فارسی terse
B2 /tɝːs/بیان مختصر و صریح به طوری که ممکن است در اثر آن به نظر سرد یا بی‌احساس بیاید.
Brief and concise in the use of words, often to the point of being rude or abrupt.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
(by extension) Of speech or style: brief, concise, to the point.
معنی(adjective):
(by extension) Of manner or speech: abruptly or brusquely short; curt.
معنی(adjective):
Burnished, polished; fine, smooth; neat, spruce.
example
معنی(example):
پاسخ او مختصر بود و هیچ فضایی برای بحث باقی نگذاشت.
مثال:
His response was terse and left no room for discussion.
معنی(example):
او توضیحات مختصر و مستقیم او را قدردانی کرد.
مثال:
She appreciated his terse explanations that got straight to the point.
معنی فارسی کلمه terse
:
بیان مختصر و صریح به طوری که ممکن است در اثر آن به نظر سرد یا بی‌احساس بیاید.
