معنی فارسی whimsical
B1 /ˈwɪmzɪkəl/شگفتانگیز، غیرعادی و با نگاه بازیگوشانه و شوخی به موضوعات میپردازد.
Playfully quaint or fanciful, especially in an appealing and amusing way.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Given to whimsy.
example
معنی(example):
این نقاشی سبکی شگفتانگیز داشت که همه را به لبخند وادار میکرد.
مثال:
The painting had a whimsical style that made everyone smile.
معنی(example):
ایدههای شگفتانگیز او اغلب دوستانش را شگفتزده میکرد.
مثال:
Her whimsical ideas often surprised her friends.
معنی فارسی کلمه whimsical
:
شگفتانگیز، غیرعادی و با نگاه بازیگوشانه و شوخی به موضوعات میپردازد.