معنی فارسی a sight —
B1عبارتی که برای توصیف یک چیز که جذاب یا حیرتانگیز است، به کار میرود.
Used to describe something that is visually impressive or striking.
- OTHER
example
معنی(example):
غروب آفتاب یک چشمانداز — واقعاً زیبا بود.
مثال:
The sunset was a sight — truly beautiful.
معنی(example):
باغ یک چشمانداز — پر از رنگها است.
مثال:
The garden is a sight — full of colors.
معنی فارسی کلمه a sight —
:
عبارتی که برای توصیف یک چیز که جذاب یا حیرتانگیز است، به کار میرود.