معنی فارسی absolute

B1

کامل و بدون قید و شرط، به معنی حتمی یا مطلق.

Something that is total, complete, or certain without any conditions.

example
معنی(example):

او به توانایی‌هایش اعتماد کامل دارد.

مثال:

She has absolute confidence in her abilities.

معنی(example):

این نقاشی یک اثر هنری کاملاً بی‌نظیر بود.

مثال:

The painting was an absolute masterpiece of art.

معنی فارسی کلمه absolute

: معنی absolute به فارسی

کامل و بدون قید و شرط، به معنی حتمی یا مطلق.