معنی فارسی advenient
B1تغییرات جدید یا نوظهوری که در یک زمینه خاص یا جامعه اتفاق میافتد.
Arriving or coming upon, especially used in relation to changes or developments.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تغییرات جدید در جامعه نیاز به سازگاری دارند.
مثال:
The advenient changes in society require adaptation.
معنی(example):
فناوریهای جدید میتوانند آینده ما را دگرگون کنند.
مثال:
Advenient technologies can reshape our future.
معنی فارسی کلمه advenient
:
تغییرات جدید یا نوظهوری که در یک زمینه خاص یا جامعه اتفاق میافتد.