معنی فارسی algologically
C1به شیوهای که مربوط به مطالعه روابط بین درد و لذت باشد، اطلاق میشود.
In a manner related to the study of pain and pleasure.
- ADVERB
example
معنی(example):
محققان با رویکرد الگولوژیکی به موضوع نزدیک شدند و پاسخهای عاطفی مختلف را بررسی کردند.
مثال:
The researchers approached the topic algologically, examining various emotional responses.
معنی(example):
او پدیده را بهطور الگولوژیکی بررسی کرد تا تأثیرات آن بر رفتار را درک کند.
مثال:
He examined the phenomenon algologically to understand its effects on behavior.
معنی فارسی کلمه algologically
:
به شیوهای که مربوط به مطالعه روابط بین درد و لذت باشد، اطلاق میشود.