معنی فارسی ancestorially

B1

به‌طور نسلی به شیوه‌هایی اشاره دارد که ارتباط با سنت‌ها و اجداد را حفظ می‌کند.

Ancestorially pertains to preserving traditions or ways of living that are connected to ancestors.

example
معنی(example):

این سنت‌ها به‌طور نسلی حفظ شده‌اند.

مثال:

The traditions were preserved ancestorially.

معنی(example):

آنها به‌طور نسلی در هماهنگی با طبیعت زندگی کردند.

مثال:

They lived ancestorially in harmony with nature.

معنی فارسی کلمه ancestorially

: معنی ancestorially به فارسی

به‌طور نسلی به شیوه‌هایی اشاره دارد که ارتباط با سنت‌ها و اجداد را حفظ می‌کند.