معنی فارسی annually
B1 /ˈæn.ju.ə.li/سالانه، به معنای هر سال یک بار و مربوط به رویدادها یا فعالیتهایی که به طور منظم در هر سال تکرار میشوند.
Occurring once every year.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Once every year without fail, yearly
example
معنی(example):
شرکت بودجه خود را به صورت سالانه بررسی میکند.
مثال:
The company reviews its budget annually.
معنی(example):
ما هر سال کنفرانسی برای همه اعضا برگزار میکنیم.
مثال:
We hold a conference annually for all members.
معنی فارسی کلمه annually
:
سالانه، به معنای هر سال یک بار و مربوط به رویدادها یا فعالیتهایی که به طور منظم در هر سال تکرار میشوند.