معنی فارسی ascape

B1

فرار کردن، به معنای ترک کردن یک مکان به دلیل عدم آسایش.

To escape from a place or situation.

example
معنی(example):

ما تصمیم گرفتیم در این آخر هفته از شهر فرار کنیم.

مثال:

We decided to ascape the city for the weekend.

معنی(example):

آنها می‌خواستند به مدت کوتاهی از زندگی‌های شلوغ خود فرار کنند.

مثال:

They wanted to ascape their busy lives for a while.

معنی فارسی کلمه ascape

: معنی ascape به فارسی

فرار کردن، به معنای ترک کردن یک مکان به دلیل عدم آسایش.