معنی فارسی batikulin

B1

محل یا کارگاهی که در آن تکنیک‌های باتیکولین آموزش داده می‌شوند.

A workshop or studio dedicated to the practice of batik dyeing techniques.

example
معنی(example):

کارگاه باتیکولین تکنیک‌های سنتی پارچه را نمایش می‌دهد.

مثال:

The batikulin workshop showcases traditional fabric techniques.

معنی(example):

بازدیدکنندگان می‌توانند در حین تور با هنر باتیکولین آشنا شوند.

مثال:

Visitors can learn about the art of batikulin during the tour.

معنی فارسی کلمه batikulin

: معنی batikulin به فارسی

محل یا کارگاهی که در آن تکنیک‌های باتیکولین آموزش داده می‌شوند.