معنی فارسی be-sick

B1

بیمار بودن، به معنای احساس ناخوشایندی به دلیل بیماری یا ناراحتی جسمی.

To suffer from an illness or to not be in a healthy condition.

example
معنی(example):

من احساس خوبی ندارم؛ فکر می‌کنم بیمار هستم.

مثال:

I don't feel well; I think I might be sick.

معنی(example):

او امروز به خاطر اینکه بیمار است در خانه ماند.

مثال:

He stayed home today because he is sick.

معنی فارسی کلمه be-sick

: معنی be-sick به فارسی

بیمار بودن، به معنای احساس ناخوشایندی به دلیل بیماری یا ناراحتی جسمی.