معنی فارسی beneath
A1 /bɪˈniːθ/به معنای در زیر یا پایینتر از چیزی؛ برای اشاره به مکان یا موقعیتی است که در زیر آن وجود دارد.
In or to a lower place; under something.
- adverb
- preposition
adverb
معنی(adverb):
Below or underneath.
preposition
معنی(preposition):
Below.
معنی(preposition):
In a position that is lower in rank, dignity, etc.
معنی(preposition):
Covered up or concealed by something.
example
معنی(example):
او گربه را زیر تخت خواب یافته است که خوابیده.
مثال:
She found the cat sleeping beneath the bed.
معنی(example):
گنج زیر درخت بلوط قدیمی دفن شده بود.
مثال:
The treasure was buried beneath the old oak tree.
معنی فارسی کلمه beneath
:
به معنای در زیر یا پایینتر از چیزی؛ برای اشاره به مکان یا موقعیتی است که در زیر آن وجود دارد.
