معنی فارسی capo
B1 /ˈkeɪ.pou/ابزاری که روی دسته گیتار نصب میشود تا بالای سیمها فشار ایجاد کند و گام نتها را تغییر دهد.
A device used on the neck of a stringed instrument to raise the pitch of the strings.
- noun
noun
معنی(noun):
A movable bar placed across the fingerboard of a guitar used to raise the pitch of all strings.
example
معنی(example):
او از یک کپور برای تغییر گام آهنگ استفاده کرد.
مثال:
He used a capo to change the key of the song.
معنی(example):
یک کپور باعث میشود که نواختن آهنگها در گامهای مختلف آسانتر شود.
مثال:
A capo makes it easier to play songs in different keys.
معنی فارسی کلمه capo
:
ابزاری که روی دسته گیتار نصب میشود تا بالای سیمها فشار ایجاد کند و گام نتها را تغییر دهد.