معنی فارسی cavaliership

B1

سوارکاری، عنوانی که به نجبای سوارکار و شوالیه‌ها داده می‌شود.

The condition or rank of being a knight or horseman.

example
معنی(example):

شوالیه به شرف سوارکاری خود افتخار می کرد.

مثال:

The knight was proud of his cavaliership.

معنی(example):

سوارکاری معمولاً با شوالیه‌گری مرتبط است.

مثال:

Cavaliership is often associated with chivalry.

معنی فارسی کلمه cavaliership

: معنی cavaliership به فارسی

سوارکاری، عنوانی که به نجبای سوارکار و شوالیه‌ها داده می‌شود.