معنی فارسی choke-
B2چوک، به معنای مسدود کردن مسیر تنفسی و ایجاد مشکل در بلع یا تنفس.
To obstruct the airway, leading to the inability to breathe.
- VERB
example
معنی(example):
چوک به عمل مسدود کردن گلو اشاره دارد.
مثال:
Choke- refers to the act of obstructing the throat.
معنی(example):
او شروع به خفگی کردیم در حالی که غذا میخورد.
مثال:
He began to choke on the food he was eating.
معنی فارسی کلمه choke-
:
چوک، به معنای مسدود کردن مسیر تنفسی و ایجاد مشکل در بلع یا تنفس.