معنی فارسی coaled
B1 /koʊld/ذغالی شده، به وضعیتی اشاره دارد که آتش خاموش نشده و به حالت ذغال درآمده است.
Having been reduced to coal, referring to something that has burned down and formed coal.
- verb
verb
معنی(verb):
To take on a supply of coal (usually of steam ships).
معنی(verb):
To supply with coal.
مثال:
to coal a steamer
معنی(verb):
To be converted to charcoal.
معنی(verb):
To burn to charcoal; to char.
معنی(verb):
To mark or delineate with charcoal.
example
معنی(example):
آتش برای تمام شب به حالت ذغال درآمد.
مثال:
The fire was coaled for the entire night.
معنی(example):
آنها کوره را ذغالی کردند تا اتاق را گرم نگه دارند.
مثال:
They coaled the furnace to keep the room warm.
معنی فارسی کلمه coaled
:
ذغالی شده، به وضعیتی اشاره دارد که آتش خاموش نشده و به حالت ذغال درآمده است.
