معنی فارسی collabbs
B1شکل جمع واژه همکاری، به معنای تعداد زیادی همکاری.
Plural form of collab; multiple collaborations.
- OTHER
example
معنی(example):
فستیوال موسیقی دارای همکاریهای زیادی بین هنرمندان محبوب بود.
مثال:
The music festival featured many collabbs between popular artists.
معنی(example):
ما از همکاریهایی که سبکهای مختلف را به هم آوردند لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed some collabbs that brought different styles together.
معنی فارسی کلمه collabbs
:
شکل جمع واژه همکاری، به معنای تعداد زیادی همکاری.