معنی فارسی colomb
A2کلمب، نوعی پرنده کوچک که معمولاً در فضای باز زندگی میکند.
A small bird commonly found in parks and gardens.
- NOUN
example
معنی(example):
کلمب نوعی پرنده کوچک است که اغلب در پارکها دیده میشود.
مثال:
The colomb is a small bird often seen in parks.
معنی(example):
ما در حین قدم زدن در باغ یک کلمب دیدیم.
مثال:
We spotted a colomb while walking in the garden.
معنی فارسی کلمه colomb
:
کلمب، نوعی پرنده کوچک که معمولاً در فضای باز زندگی میکند.