معنی فارسی coms
B1برخی از همکاران یا همراهان که در یک گروه فعالیت میکنند.
A colloquial term for colleagues or peers in a group setting.
- NOUN
example
معنی(example):
همکاران برای این رویداد به خوبی آماده بودند.
مثال:
The coms were well-prepared for the event.
معنی(example):
در جلسه، همکاران به بحث در مورد اهداف مشترک خود پرداختند.
مثال:
In the meeting, the coms discussed their shared goals.
معنی فارسی کلمه coms
:
برخی از همکاران یا همراهان که در یک گروه فعالیت میکنند.