معنی فارسی comsomol

B1

به گروهی از جوانان اشاره دارد که در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی شرکت می‌کنند.

A youth organization focused on social and cultural activities.

example
معنی(example):

همکاران در فعالیت‌های مختلف اجتماعی شرکت کردند.

مثال:

The comsomol engaged in various community activities.

معنی(example):

عضویت در همکاران به معنای خدمات اجتماعی و مشارکت بود.

مثال:

Being a comsomol meant community service and involvement.

معنی فارسی کلمه comsomol

: معنی comsomol به فارسی

به گروهی از جوانان اشاره دارد که در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی شرکت می‌کنند.