معنی فارسی configures
B2پیکربندی به معنای تنظیم عمومیتهای یک سیستم یا نرمافزار برای عملکرد بهینه بر اساس نیازها و خواستههای کاربر است.
To set up or arrange the parts or elements of something in a specified configuration.
- verb
verb
معنی(verb):
To set up or arrange something in such a way that it is ready for operation for a particular purpose, or to someone's particular liking
example
معنی(example):
نرمافزار بهطور خودکار تنظیمات را پیکربندی میکند.
مثال:
The software configures the settings automatically.
معنی(example):
او سیستم را بر اساس ترجیحات کاربر پیکربندی میکند.
مثال:
She configures the system according to user preferences.
معنی فارسی کلمه configures
:
پیکربندی به معنای تنظیم عمومیتهای یک سیستم یا نرمافزار برای عملکرد بهینه بر اساس نیازها و خواستههای کاربر است.