معنی فارسی continuums

B2

پیوسته‌ها، جمع 'پیوسته'، به جوانب مختلف یک مفهوم یا حالت اشاره دارد که به طور متصل وجود دارند.

The plural of continuum; different aspects of a concept or state that exist in a connected manner.

example
معنی(example):

ما می‌توانیم پیوسته‌های مختلف دما را از داغ تا سرد تصور کنیم.

مثال:

We can visualize different continuums of temperature from hot to cold.

معنی(example):

هنرمند مفهوم پیوسته‌ها را در نظریه رنگ بررسی کرد.

مثال:

The artist explored the concept of continuums within color theory.

معنی فارسی کلمه continuums

: معنی continuums به فارسی

پیوسته‌ها، جمع 'پیوسته'، به جوانب مختلف یک مفهوم یا حالت اشاره دارد که به طور متصل وجود دارند.