معنی فارسی conturb

B1

بی‌نظم کردن یا مختل کردن آرامش.

To disturb or unsettle.

example
معنی(example):

صدای بلند به نظر می‌رسید که کودکان را نگران می‌کند.

مثال:

The loud noise seemed to conturb the children.

معنی(example):

نظرات او آرامش گروه را به هم خواهند زد.

مثال:

His comments will conturb the peace in the group.

معنی فارسی کلمه conturb

: معنی conturb به فارسی

بی‌نظم کردن یا مختل کردن آرامش.