معنی فارسی cover one's back

B1

پشتیبانی از دیگران برای محافظت از آنها در برابر مشکلات یا انتقادات.

To support or protect someone, especially in difficult situations.

example
معنی(example):

مدیر همیشه در زمان‌های سخت از تیمش حمایت می‌کند.

مثال:

The manager always has her team’s back during tough times.

معنی(example):

دوستان در مواجهه با چالش‌ها از یکدیگر حمایت می‌کنند.

مثال:

Friends cover each other’s back when facing challenges.

معنی فارسی کلمه cover one's back

:

پشتیبانی از دیگران برای محافظت از آنها در برابر مشکلات یا انتقادات.