معنی فارسی crew woman

B1

زنی که در یک گروه کار می‌کند، به‌خصوص در زمینه‌های دریایی یا پروازی.

A female member of a crew, particularly in aviation or maritime contexts.

example
معنی(example):

زن خدمه مسئول مدیریت وظایف تیم بود.

مثال:

The crew woman was responsible for managing the team's tasks.

معنی(example):

یک زن خدمه نقش مهمی در اطمینان از این که عملیات به خوبی انجام شود بازی می‌کند.

مثال:

A crew woman plays a vital role in ensuring the operation runs smoothly.

معنی فارسی کلمه crew woman

: معنی crew woman به فارسی

زنی که در یک گروه کار می‌کند، به‌خصوص در زمینه‌های دریایی یا پروازی.