معنی فارسی cronk
B1کرانک، یک اصطلاح عامیانه برای ابراز هیجان یا شادی است.
To make a loud, celebratory sound.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
The honking sound of a goose.
verb
معنی(verb):
To honk like a goose.
example
معنی(example):
او با صدای بلند کرانک کرد وقتی که مهمانی سورپرایز را دید.
مثال:
He cronked loudly when he saw the surprise party.
معنی(example):
آنها معمولاً هنگام هیجان برای یک رویداد کرانک میکنند.
مثال:
They often cronk when they are excited about an event.
معنی فارسی کلمه cronk
:
کرانک، یک اصطلاح عامیانه برای ابراز هیجان یا شادی است.