معنی فارسی cut into
B1قطع کردن به داخل، به معنی بریدن یا نفوذ کردن به داخل یک شیء.
To penetrate or make an incision into something.
- VERB
example
معنی(example):
چاقو به نان نرم فرو رفت.
مثال:
The knife cut into the soft bread.
معنی(example):
اگر خیلی زود به کیک برش بزنم، خراب میشود.
مثال:
If I cut into the cake too early, it will fall apart.
معنی فارسی کلمه cut into
:
قطع کردن به داخل، به معنی بریدن یا نفوذ کردن به داخل یک شیء.