معنی فارسی day-dreamed
B1پیامد خیالی از خیالپردازی در حالت بیداری در زمان گذشته.
The act of having previously daydreamed, reflecting on pleasant thoughts while awake in the past.
- VERB
example
معنی(example):
او تابستان گذشته به خیالپردازی درباره بازدید از پاریس پرداخت.
مثال:
She day-dreamed about visiting Paris last summer.
معنی(example):
او در تمام طول سخنرانی به خیالپردازی مشغول بود.
مثال:
He day-dreamed his way through the entire lecture.
معنی فارسی کلمه day-dreamed
:
پیامد خیالی از خیالپردازی در حالت بیداری در زمان گذشته.