معنی فارسی decidement
B1تصمیمگیری به معنای عمل یا فرآیند رسیدن به یک تصمیم در یک موقعیت خاص است.
The act of making a decision or reaching a conclusion.
- NOUN
example
معنی(example):
تصمیمگیری در مورد این پرونده به تحقیقات بیشتر بستگی داشت.
مثال:
The decidement of the case was pending further investigation.
معنی(example):
پس از بحث طولانی، تصمیمگیری روشنایی بیشتری به موضوع بخشید.
مثال:
After much discussion, the decidement brought clarity to the issue.
معنی فارسی کلمه decidement
:
تصمیمگیری به معنای عمل یا فرآیند رسیدن به یک تصمیم در یک موقعیت خاص است.