معنی فارسی defalcated
C2اختلاسشده، به پولهایی اشاره دارد که بهطور غیرقانونی و بدون مجوز برداشت شدهاند.
Embezzled; misappropriated funds.
- verb
verb
معنی(verb):
To misappropriate funds; to embezzle.
معنی(verb):
To cut off; to take away or deduct a part of (money, rents, income, etc.).
example
معنی(example):
پولهای اختلاسشده هرگز به دست نیامده است.
مثال:
The defalcated money was never recovered.
معنی(example):
اصطلاح اختلاسشده به پولی اشاره دارد که بهطور غیرقانونی برداشته شده است.
مثال:
The term defalcated refers to money that has been embezzled.
معنی فارسی کلمه defalcated
:
اختلاسشده، به پولهایی اشاره دارد که بهطور غیرقانونی و بدون مجوز برداشت شدهاند.