معنی فارسی derequisitions
B1خارج کردن از درخواست یا باقی نماندن بهعنوان نیاز، بهخصوص در منابع و داراییها.
The act of removing something from a requisition or not needing it anymore.
- verb
verb
معنی(verb):
To return or release (something previously requisitioned).
example
معنی(example):
شرکت تصمیم گرفت برخی از داراییهای بلااستفاده را از درخواست خارج کند.
مثال:
The company decided to derequisition some of the unused assets.
معنی(example):
خارج کردن درخواستها زمانی که منابع دیگر نیاز نیست، ضروری است.
مثال:
Derequisitions are necessary when resources are no longer needed.
معنی فارسی کلمه derequisitions
:
خارج کردن از درخواست یا باقی نماندن بهعنوان نیاز، بهخصوص در منابع و داراییها.