معنی فارسی diffusimeter

B2

دستگاهی که برای اندازه‌گیری نرخ انتقال یا انتشار مواد در یک محیط مورد استفاده قرار می‌گیرد.

An instrument for measuring the rate of diffusion of substances.

example
معنی(example):

یک دستگاه دیفیوزیمتر نرخ انتشار را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A diffusimeter measures the rate of diffusion.

معنی(example):

دانشمندان برای آزمایش‌های خود از یک دیفیوزیمتر استفاده می‌کنند.

مثال:

Scientists use a diffusimeter for their experiments.

معنی فارسی کلمه diffusimeter

: معنی diffusimeter به فارسی

دستگاهی که برای اندازه‌گیری نرخ انتقال یا انتشار مواد در یک محیط مورد استفاده قرار می‌گیرد.