معنی فارسی dinner service
B2فرایند ارائه وعده شام به مشتریان در یک رستوران یا مهمانی.
The process of serving dinner to customers, typically in a restaurant setting.
- NOUN
example
معنی(example):
این رستوران هر شب یک سرویس شام فوقالعاده ارائه میدهد.
مثال:
The restaurant offers a fantastic dinner service every night.
معنی(example):
در طول سرویس شام، کارکنان سخت کار کردند تا مهمانان را راضی نگه دارند.
مثال:
During dinner service, the staff worked hard to please the guests.
معنی فارسی کلمه dinner service
:
فرایند ارائه وعده شام به مشتریان در یک رستوران یا مهمانی.