معنی فارسی disanchor
B1آزاد کردن از لنگر: به معنی آزاد کردن یا برداشتن لنگر از یک یا چند چیز است.
To remove or detach from an anchor or a point of stability.
- VERB
example
معنی(example):
ما باید کشتی را از لنگر آزاد کنیم قبل از اینکه بتوانیم میرانیم.
مثال:
We need to disanchor the ship before we can sail.
معنی(example):
برای آزاد کردن روند توسعه، باید استراتژی خود را تغییر دهیم.
مثال:
To disanchor the development process, we have to change our strategy.
معنی فارسی کلمه disanchor
:
آزاد کردن از لنگر: به معنی آزاد کردن یا برداشتن لنگر از یک یا چند چیز است.