معنی فارسی discolor
B1تغییر رنگ دادن به چیزی، به خصوص به صورتی که ناپسند یا ناخواسته باشد.
To change the color of something, especially in an undesirable or unintended way.
- verb
verb
معنی(verb):
To change or lose color.
مثال:
Washing light laundry with dark may cause your clothes to discolor.
example
معنی(example):
عصاره لیمو می‌تواند سطح سنگ مرمر را تغییر رنگ دهد.
مثال:
The lemon juice can discolor the marble countertop.
معنی(example):
باید مراقب باشید که از محصولاتی استفاده نکنید که می‌توانند لباس‌های شما را تغییر رنگ دهند.
مثال:
You should be careful not to use products that can discolor your clothes.
معنی فارسی کلمه discolor
:
تغییر رنگ دادن به چیزی، به خصوص به صورتی که ناپسند یا ناخواسته باشد.
