معنی فارسی disozonize

B1

عمل حذف اوزون از یک منطقه یا محیط.

To remove ozone from an area or environment.

example
معنی(example):

تکنسین‌ها می‌توانند منطقه آلوده را از اوزون خارج کنند تا ایمنی را بهبود بخشند.

مثال:

Technicians can disozonize the contaminated area to improve safety.

معنی(example):

برای از بین بردن اوزون در هوا، تجهیزات ویژه‌ای مورد نیاز است.

مثال:

To disozonize the air, special equipment is required.

معنی فارسی کلمه disozonize

: معنی disozonize به فارسی

عمل حذف اوزون از یک منطقه یا محیط.