معنی فارسی disp
B1نمایش دادهها یا اطلاعات به شکل بصری.
To display data or information visually.
- VERB
example
معنی(example):
برنامه دادهها را به رابط کاربری نمایش خواهد داد.
مثال:
The program will disp the data to the user interface.
معنی(example):
شما میتوانید نتایج خود را روی صفحه نمایش دهید.
مثال:
You can disp your results on the screen.
معنی فارسی کلمه disp
:
نمایش دادهها یا اطلاعات به شکل بصری.