معنی فارسی dog's-tooth violet
B1گیاهی با گلهای زیبا که به نام دنداندار معروف است و معمولاً در اوایل بهار در جنگلها میروید.
A wildflower with distinctive tooth-like leaves, belonging to the lily family, commonly found in woodlands.
- NOUN
example
معنی(example):
گل بنفشه دنداندار در اوایل بهار شکوفا میشود.
مثال:
The dog's-tooth violet blooms in early spring.
معنی(example):
ما در حین پیادهروی در woods یک گل بنفشه دنداندار دیدیم.
مثال:
We saw a dog's-tooth violet while hiking in the woods.
معنی فارسی کلمه dog's-tooth violet
:گیاهی با گلهای زیبا که به نام دنداندار معروف است و معمولاً در اوایل بهار در جنگلها میروید.